درباره جلد دوم هری پاتر و شاهزاده دورگه جی.کی.رولینگ
لکههایی از آسمان آبی، نرمنرمک بر فراز برجکهای قلعه پدیدار میشد اما این نشانههای نزدیکشدن تابستان، روحیهی هری را تقویت نکرد. او به بنبست رسیده بود، چه در تلاشهایش برای پیبردن به کاری که مالفوی سرگرم آن بود چه در کوشش برای آغاز گفتگویی با اسلاگهورن که شاید به نحوی، به آنجا ختم شود که اسلاگهورن پس از چندین دهه سرپوشگذاشتن بر روی خاطرهاش، آن را به دست هری بسپارد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.